کاربر

عکس کاور خود را تغییر دهید.
عکس کاور خود را تغییر دهید.
وضعیت این حساب کاربری منتشر شده است.
خداحافظ خشم! 1,000,000 تومان “دیروز برای چندمین بار! در این چندماه اخیر، یک خشم انفجاری رو از سر گذروندم! و منفجر نشدم! نمی گم پروانه ای و فرشته وار رفتار کردم، ناراحتیم هم مشخص شد، اما دچار پشیمونی های بعدی نشدم و بهونه برای خودخوری های بعدی و سرزنش خودم جور نشد!!! 🙂 🙂 🙂 دفترچه وعده روزانه داره کار خودشو می کنه! این محصول و کلا هرچی که رو خشم ما کار کنه عالیه”
فوق سری 10,000,000 تومان “یه سوال ذیگه، اگه آقایی ما رو میبینه، بار اول علاقمند هم برخورد می کنه، بعد از رفتن یه پیامک میزنه مرسی که اومدی یا وقت گذاشتی و بعد تلفن نمیزنه بلکه پیامکی یا تلگرامی حال و احوال می کنه یا قرار بعدی رو ست می کنه، نشونه بی علاقگی شه و بهتره وقت نزاریم؟”
فوق سری 10,000,000 تومان “سلام یه سوال در ترک 8 درباره معرفی ها توسط دوست و آشنایان حرف زدین، یه سوال داشتم، از آشنایان آقا، کسی رو به ما معرفی می کنن ولی نمی گن برای ازدواج، و فقط می گن "به نظرم آدم خوبیه و به هم می خورین دوستای خوبی برای هم میشین ، پیشنهاد می کنم ببینیش و ببینین چطور پیش میره،" این رو بپذیریم؟”
جذابیت فوری! 500,000 تومان “وای چقد تغییر خانم صمداوغلی جالب بود! خداکنه منم صدام طوری بشه که رئیسم همش ازم تشکر کنه! من یکی دوتا سوال داشتم، تمرین 40 روزه رو بعد از تمرین 21 روزه انجام بدیم؟ ینی همزمان نشه؟ و اینکه، من خیلی بای دیفالت خودم لبخند می زنم، خیلی وقتها باعث دردسر و اشتباه گرفتن آدمها میشه، ادامه بدم؟ بعضی وقتها راننده تاکسی ها انقد باهات حرف می زنن دیگه ول کنت نیستن.”
مردهای خوب را از دست ندهید! 90,000 تومان “ممنونم، رایگان هستن یا پرداخت مستر کاردی لازم دارن؟”
مردهای خوب را از دست ندهید! 90,000 تومان “سلام متن انگلیسی کتاب رو از جایی تو ایران میشه تهیه کرد؟”
خداحافظ خشم! 1,000,000 تومان “مطلبی خوندم از نویسنده کتاب ارزشمند اصول و فنون مذاکره، ویلیام اوری، در مورد رفتار با احساسات منفی، خصوصا خشم، چون به اینجا هم احساس دین می کنم گفتم براتون یه پاراگرافشو بزارم: ...بخصوص دریافته ام که، به هر احساس یا افکار سیاه که معمولا انکارش می کنم یا ازآن خجالت می کشم، گوش فرا دهم. خشم یکی از آنهاست.من فهمیده ام که اگر وقتی احساس عصبانیت می کنم آنرا تشخیص ندهم و به آنچه پشت این احساس می گذرد گوش فرا ندهم، این احساس به صورتی مخرب و در زمانی که اصلا نمی خواهم، بروز می کند، مثلا در حین یک مکالمه حساس با همسرم. رئیس جمهور سابق اکوادورو همکار سابق هاروارد، جمیل معهود، یکبار تشریح کرد که چگونه کم کم رفتار با با احساسات دردناکش را با قرار دادن آنها در مرکز توجه یاد گرفت " غم... به خوبی توسط مردان خانواده ما دریافت نمی شد.وقتی برخی پدران من جدا غمین بودند، آن احساس را به صورت نشان دادن خشم تبدیل می کردند" او توضیح می دهد: " من هم همین مشکل را داشتم. هنوز برای من راحت نیست که با درد یا اندوه مرتبط شوم. اما با تشخیص و آوردن این سایه به منطقه روشنایی، شروع می کنی به جا دادن این قسمت جدید در وجود خودت." جمیل توانسته بود با آوردن این هیجانات دردناک "به روشنایی" ، در حین یک مذاکره دشوار صلح با رئیس جمهور پرو خشم خود را مدیریت کند ، و با نگاه از منظر ایوان ، پایانی بر یکی از طولانی ترین جنگ های کره خاکی بگذارد. ایشان به تجربه ای از شخصی اشاره می کند که یاد گرفته، صبح سر میز بنشیند و همه احساست منفی و خودقضاوتگر درونی اش را به سر میز دعوت کند و حرف آنها را بشنود و از هر کدام قسمت خوبش را پیدا کند.”
خداحافظ خشم! 1,000,000 تومان “امروز در سایت دوباره به آزمون مدیریت خشم برخوردم، دوباره انجامش دادم، نمره ام 13 بود فکر کنم دفعه قبل از خرید بسته 11 بودم. امیدوارم برسم به 20 :)”
هدفگذاری برای آدم‌های باهوش 300,000 تومان “این همون کارگاه هدفگذاری هستش؟ من کارگاه رو شرکت کرده بودم”
مشاور خود باشید!- خرداد 1397 90,000 تومان “سلام من زن جذاب رو وی آی پی ثبت نام کردم ینی الان در این وبینار هم هستم؟”
پاکسازی روح تومان “مچکرم فکر کنم خیلی سر این "پدر مادر" مشکل دارم، همین که قسمت " ... و خودتان پدر مادر او می شوید" رو خوندم به گریه افتادم باشه و دوستتون دارم هزارتا”
پاکسازی روح تومان “چیککار کنم!”
پاکسازی روح تومان “یه چیزایی گفت که خودم موندم : منو بده به یه پدرمادر خوب دیگه کاری نمیتونی بکنی نه تو یه خونه خوب نگه ام میداری نه میتونی بهم رسیدگی کنی تو یه شکست خورده ای باهام حرف نزن اعصاب نداره گویا :/”
پاکسازی روح تومان “مچکرم انجام شد یه سوال صبح و شب : من خودمو دوست دارم می گم، گاهی می نویسم. امروز داشتم می نوشتم من خودمو دوست دام، یکباره بی هوا نوشتم: دروغگو! تو خودتو دوست نداری. ینی چی!”
پاکسازی روح تومان “سلام! من پریشب رسیدم به تمرین روز 14، دیروقت رسیده بودم خونه و درنتیجه وقتی رفتم بیرون حدود 10 شب بود. من نیم ساعتی راه رفته بودم، اما خیلی خسته نشده بودم. کم کم بارون گرفت. نمی دونم چرا حس می کردم خدا داره بهم میگه کافیه می تونی همشو رها کنی. کمی که گذشت و با ادامه نوازش بارون، حس کردم که آره می خوام همه اونچه این مدت به خدا گفتم رو رها کنم و برگردم خونه. اینکارو کردم. اما بعدش هی یه چیزی شروع کرد تو مغزم بگه که آناهیتا گفته بود 3 ساعت راه برو اما تو ، تو تنبل نتونستی. دیدی این کارو هم تا آخر انجام ندادی. دوست ندارم خراب شده باشه. آیا لازمه این و دوباره انجام بدم؟ و یه سوال دیگه، اون دفتر موهبت ها هم باید میرفت تو کیسه؟”
پاکسازی روح تومان “من دیشب هم نوشتم، شکر خدا این ماجرا رو دارم ادامه میدم 🙂 ، در خیلی از ناراحتی ها واقعا هنوز نتونستم موهبتی ببینم. کاری که کردم اینه که می نویسم، از پروردگار صاحب کائنات می خوام موهبت و درس نهفته در این جریان رو به من نشون بده و کمکم کنه درس این سرگذشت را بگیرم و به کار ببرم.سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم. انقدر هم زیاد بوده که تبدیل شده به دفتر سپاسگزاری :))”
پاکسازی روح تومان “رسیدم به مرحله روزی یکساعت نوشتن. خیلی موهبت خاصی در مسائلی که رخ داده پیدا نمی کنم. :(”
پاکسازی روح تومان “من فقط شب اول درست خاطرات یادم میومد و می دونستم برای چی ناراحتم از شب دوم، یه جورایی با پوکر فیس نشستم جلوی برگه ها. چیزی برای نوشتن نمیاد بعد سعی می کنم به هر زوری هست بنویسم. فقط خط خطی میاد. با فشار خط خطی می کنم، مداد می شکنه، کاغذها پاره می شن. خودکار برداشتم، خودکار شکست، روان نویس همینطور، دلم می خواست لیوان و همه چیز و پرت کنم و بشکنم: کسی که ازش خشم داشتم خدا بود. یا کائنات. یا چه می دونم. همون که منو تو این شرایط بدنیا آورد.”
پاکسازی روح تومان “من با انجام دادن این تمرین حالم خیلی بد شد. خشم نمیومد. فقط زار می زدم.به شدت طوری گریه می کردم که هنوز چشمهام اندازه نعلبکیه. جایی رو خوب نمی بینم. ممکنه کسی باورش نشه. اما خب ، شد دیگه. و تا صبح خوابهای نارحت کننده رهام نکردند. توی خواب ضجه می زدم به یکی التماس می کردم که بیاد یکیو نجات بده بعد کم کم التماس می کردم که حداقل بیا جسدشو برام بیار! ادامه بدم؟”